منم گدای فاطمه

شهادت مادرم زهرا افسانه نیست

منم گدای فاطمه

شهادت مادرم زهرا افسانه نیست

روزگار غریبی است دخترم! دنیا از آن غریبتر!
این چه دنیایی است که دختر رسول خدا را در خویش تاب نمی آورد؟
این چه روزگاری است که «راز آفرینش زن» را در خود تحمل نمی کند؟
این چه عالمی است که دردانه ی خدا را از خویش می راند؟
روزگار غریبی است دخترم.دنیا از آن غریبتر.
آنجا جای تو نیست.
دنیا هرگز جای تو نبوده است.
بیا دخترم.
بیا.
تو از آغاز هم دنیایی نبودی.
تو از بهشت آمده بودی.
تو از بهشت آمده بودی...
"کشتی پهلو گرفته"
"سید مهدی شجاعی"

طبقه بندی موضوعی

۷۴ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

افسران - عشق واقعی ♡❤ ... تاریخ انقضا ندارد !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۱
امیرمهدی ایقانی

افسران - فرهنگ یعنی7...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۲۳:۵۳
امیرمهدی ایقانی

افسران - فرهنگ یعنی6

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۲۳:۵۲
امیرمهدی ایقانی

افسران - فرهنگ یعنی5

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۲۳:۵۲
امیرمهدی ایقانی

افسران - فرهنگ یعنی4

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۲۳:۵۱
امیرمهدی ایقانی

افسران - فرهنگ یعنی3

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۲۳:۵۱
امیرمهدی ایقانی

افسران - فرهنگ یعنی2

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۲۳:۵۱
امیرمهدی ایقانی

افسران - فرهنگ یعنی 1

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۲۳:۵۰
امیرمهدی ایقانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۴ ، ۰۰:۵۷
امیرمهدی ایقانی

غم موهایم را داشتم که یکدست و لخت نیست که میریزد
 
و چقدر ناسپاسی ات کردم

و ندیده بودم کودکی که موهایش را شیمی درمانی برده است

ولی ایمانش به تو ازمن بیشتر است و میخندد

و میخند و راضیست به رضای تو

و من چه ناسپاسم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۴ ، ۱۸:۲۴
امیرمهدی ایقانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۴ ، ۱۸:۲۰
امیرمهدی ایقانی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۴ ، ۱۸:۴۳
امیرمهدی ایقانی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۳:۴۷
امیرمهدی ایقانی



من دکتر س.ص متخصص اطفال هستم.
سالها قبل چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم ؛
کنار بانک دستفروشی بساط باطری ، ساعت ،فیلم و اجناس دیگری پهن کرده بود.
دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته است.

آن زمان تلفنهای عمومی با سکه های دو ریالی کار میکردند.
جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم دو ریالی بده ؛
او با خوشرویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: اینها صلواتی است!
 
گفتم: یعنی چه؟ گفت: برای سلامتی خودت صلوات بفرست و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد.
(دو ریالی صلواتی موجود است)

باورم نشد ، ولی چند نفر دیگر هم
مراجعه کردند و به آنها هم...

گفتم: مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی میدهی؟

با کمال سادگی گفت:
۲۰۰ تومان که ۵۰ تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی میگیرم و صلواتی میدهم.

مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند، بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم ،دیدم این دست فروش از من خوشبخت تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا میدهد،
در صورتی که من تاکنون به جرأت میتوانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم .

احساساتی شدم و دست کردم ده تومان به طرف او گرفتم .
آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم . این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد.

من که خیلی مغرور تشریف دارم مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم...

به او گفتم : چه کاری میتوانم بکنم؟ گفت: خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟ گفتم: پزشکم.
گفت: آقای دکتر شب های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر. نمیدانید چقدر ثواب دارد!

صورتش را بوسیدم و در حالی که گریان شده بودم ، خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم.
دگرگون شده بودم ،
ما کجا اینها کجا؟!

از آن روز دادم تابلویی در اطاق انتظار
مطبم نوشتند با این مضمون؛
<شبهای جمعه مریض صلواتی میپذیریم>

دوستان و آشنایان طعنه ام زدند،
اما گفته های آن دست فروش در گوشم همیشه طنین انداز بود و این بیت سعدی:

گفت باور نمی کردم که تو را
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفت این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوی و ما خاموش ..
 

راستى یک سوال :

🌻 شغل شما چیه؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۳:۱۳
امیرمهدی ایقانی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۴ ، ۱۲:۵۸
امیرمهدی ایقانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۱۵
امیرمهدی ایقانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۲۳
امیرمهدی ایقانی

افسران - دیدار مادر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۳۴
امیرمهدی ایقانی

افسران - مرد!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۳۲
امیرمهدی ایقانی

افسران - سلامتی همه پدران صلوات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۸
امیرمهدی ایقانی

چرا؟؟؟؟؟؟؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۸
امیرمهدی ایقانی

افسران - فحش به ریش دارها...!

با موتور به سمت میدان آزادی می رفتیم. یه ماشین مدل بالا از کنارمون رد شد. خانمی که کنار راننده نشسته بود و حجاب مناسبی نداشت، حرف زشتی به ابراهیم زد. ابراهیم گفت: "سریع برو دنبالش."
اشاره کردیم و اتومبیل کنار خیابون ایستاد. ابراهیم همین طور که روی موتور نشسته بود، سلام و احوال پرسی گرمی کرد!
راننده توقع چنین برخوردی نداشت. ابراهیم گفت:
"من خیلی معذرت می خوام؛ خانم شما فحش بدی به من و همه ریش دارها داد. می خوام بدونم که...."
راننده حرفشو قطع کرد: "خانم بنده غلط کرد، بیجا کرد!"
ابراهیم گفت: "نه آقا اینطوری صحبت نکنین. من فقط می خوام بدونم آیا حقی از ایشون گردن بنده هست؟ یا من کار نادرستی کردم که با من اینطوری برخورد کردن؟!"
راننده پیاده شد و صورت ابراهیم رو بوسید و گفت: "نه دوست عزیز، شما هیچ خطایی نکردی. ما اشتباه کردیم. خیلی هم شرمنده ایم."
***
ابراهیم همیشه می گفت:
"در زندگی، آدمی موفق تر است که در برابر عصبانیت دیگران صبور باشد."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۴۱
امیرمهدی ایقانی

افسران - آنفلانزای سلفی!!!!!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۴:۱۱
امیرمهدی ایقانی

image1436884561848

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۴ ، ۱۰:۲۰
امیرمهدی ایقانی

افسران - سلامتی همه ی مریضا صلوات ...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۴ ، ۱۴:۵۲
امیرمهدی ایقانی

افسران - *استرس*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۲:۴۳
امیرمهدی ایقانی

افسران - همیشه عاشق مادرتان باشید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۰۸:۵۳
امیرمهدی ایقانی

افسران - چشمانت را حفظ کن...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۰۸:۵۲
امیرمهدی ایقانی