یه لشگر مرد برمیگرده مادر...
چهارشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۰ ق.ظ
به هر تابوت خالی که رسیدی
بغل کردیش گفتی بسه برگرد
آخه تنها واسه تابوت خالی
مگه چندسال میشه مادری کرد
یه سنگ کهنه و یک عمر باعشق
نشستی با یه دریا پاک کردی
آخه جای منی که زندگیتم
چجوری یه پلاکو خاک کردی
نشستی حقتو از من بگیری
نشستی دستو پاهامو بیارن
نشستی بلکه شاید بعد یک عمر
یه روزی استخوونامو بیارن
اگه تنها به دریا دل سپردم
ببین پشتم یه دریا مرده مادر
یه روزی با من از این سنگر عشق
یه لشگر مرد برمیگرده مادر...
۹۵/۰۳/۰۵