منم گدای فاطمه

شهادت مادرم زهرا افسانه نیست

منم گدای فاطمه

شهادت مادرم زهرا افسانه نیست

روزگار غریبی است دخترم! دنیا از آن غریبتر!
این چه دنیایی است که دختر رسول خدا را در خویش تاب نمی آورد؟
این چه روزگاری است که «راز آفرینش زن» را در خود تحمل نمی کند؟
این چه عالمی است که دردانه ی خدا را از خویش می راند؟
روزگار غریبی است دخترم.دنیا از آن غریبتر.
آنجا جای تو نیست.
دنیا هرگز جای تو نبوده است.
بیا دخترم.
بیا.
تو از آغاز هم دنیایی نبودی.
تو از بهشت آمده بودی.
تو از بهشت آمده بودی...
"کشتی پهلو گرفته"
"سید مهدی شجاعی"

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

بهم گفتن گلتُ آب برده،دیگه تنها شدى برا همیشه
کسى که دلشو زده به دریا،به این راحتیا پیدا نمیشه

بهم گفتن گلتُ آب برده،کسى از جاىِ اون خبر نداره
دیگه باید بشینى تا یه روزى،که دریا پرپرش رو پس بیاره

حالا میگن تورو با دسته بسته،تورو زنده زنده خاک کردن
نمیدونى که مادر چى کشیدم،منو با این خبر هلاک کردن

بگو اون لحظه که پراتُ بستن،چرا مادر منو صدا نکردى
تویى که قصد برنگشتن نداشتى،تو که پشت سرتُ نگا نکردى

بگو تا داغِ تازم تازه تر شه،بهت لحظه آخر آب دادن؟
آخه مادر براىِ تو بمیره،که اینجورى تو رو عذاب دادن

برا عکسات رو پام لالایى خوندم،شباى بى کسى و بى قرارى
کى جرأت کرده دستاتُ ببنده؟بمیرم تو مگه مادر ندارى؟

بهم برخورده مادر،بغض دارم،قسم خوردم دیگه دریا نمیرم
قسم خوردم گلم مثلِ خودِ تو،منم با دستاىِ بسته بمیرم

پُره حرفم پُره دردم عزیزم،ولى آغوش من امنِ هنوزم
بذار دستاتُ وا کنم عزیزم،تو آغوشِ تو راحت تر بسوزم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۳۶
امیرمهدی ایقانی

این حنجره ، این باغ ِ صدا را نفروشید

این پنجره ، این خاطره ها را نفروشید  

  

در شهر شما باری اگر عشق فروشی است 

 هم غیرت ِ آبادی ِ ما را نفروشید  

  

تنها، به خدا، دلخوشی ما به دل ماست  

 صندوقچه راز خدا را نفروشید

 

  

 سرمایه دل نیست بجز اشک و بجز آه

 پس دست کم این آب و هوا را نفروشید

  

در دست خدا آینه ای جز دل ما نیست

 آیینه شمایید، شما را نفروشید

 

 در پیله پروانه بجز کرم نلولد

 پروانه پرواز ِ رها را نفروشید

  

یک عمر دویدیم و لب چشمه رسیدیم

این هروله سعی و صفا را نفروشید

  

دور از نظر ماست اگر منزل این راه

 این منظره دورنما را نفروشید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۴۸
امیرمهدی ایقانی

کودکان گل فروش را می بینی !؟

مردان خانه به دوش

دخترکان تن فروش
مادران سیاه پوش


کاسبان دین فروش
محرابهای فرش پوش


زبانهای عشق فروش
انسانهای آدم فروش


همه را می بینی .... ؟!


می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم

دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد ... !!!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۴۵
امیرمهدی ایقانی