منم گدای فاطمه

شهادت مادرم زهرا افسانه نیست

منم گدای فاطمه

شهادت مادرم زهرا افسانه نیست

روزگار غریبی است دخترم! دنیا از آن غریبتر!
این چه دنیایی است که دختر رسول خدا را در خویش تاب نمی آورد؟
این چه روزگاری است که «راز آفرینش زن» را در خود تحمل نمی کند؟
این چه عالمی است که دردانه ی خدا را از خویش می راند؟
روزگار غریبی است دخترم.دنیا از آن غریبتر.
آنجا جای تو نیست.
دنیا هرگز جای تو نبوده است.
بیا دخترم.
بیا.
تو از آغاز هم دنیایی نبودی.
تو از بهشت آمده بودی.
تو از بهشت آمده بودی...
"کشتی پهلو گرفته"
"سید مهدی شجاعی"

طبقه بندی موضوعی


شهید حسین عبادی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۴۱
امیرمهدی ایقانی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۴۰
امیرمهدی ایقانی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۳۹
امیرمهدی ایقانی

یک مطلب جالب :

کلمه Google Gravity را در گوگل سرچ کنید.....

اولین لینکی رو که پیدا کرد رو باز کنید ....

ببینید چه اتفاق جالبی می افته .... !!!

حالا از اونم جالب تر .... ؟؟؟

یک مطلبی رو توی همون صفحه که باز میشه سرچ کنید .... !!!

اگه قشنگ بود نظر یادتون نره ....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۳۷
امیرمهدی ایقانی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۴۵
امیرمهدی ایقانی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۴۳
امیرمهدی ایقانی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۴۱
امیرمهدی ایقانی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۴۰
امیرمهدی ایقانی



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۳۸
امیرمهدی ایقانی

برادر شهیدان عبادی میگفتن : نمیدانم حسین آقا یا حسن آقا گفته بودند که : شما اگر این مصیبت ها را میدید قدر این انقلاب را می دانستید .................

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۰۵
امیرمهدی ایقانی

... حسن حالات عجیبی داشت، سنگین، محجوب و بزرگوار بود و ... ... از آن طرف حسین پر جنب و جوش و ...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۰۴
امیرمهدی ایقانی

حاج اکبرآقا داستان آخرین دیدار باحسین داداشش میگفت : که تو پادگان دذفول از هم خداحافظی میکنند یک روزقبل از شهادت . / گفت آخرین باری که حسین را دیدم از نگاهش فهمیدم که رفتنی است بغض گلویش را گرفت آسمان ابری چشمانش بارانی شد کمی تامل و ادامه داستان .....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۰۳
امیرمهدی ایقانی

مادر شهید به آذری گفتند که حسن با تقوا و مومن و مهربان بودند ، هر چهار ماه یکبار که به منزل می آمدند و به همه سری می زند ( صله ارحام ) در س خواندنشان که در سال 60 - 61 دیپلم گرفتند و مدرسه شهیدعالم بخش درس خوندند . وقتی از مدرسه بهشون جایزه میدن ، شهید حسن قبول نمی کنند و نمی گیرند و می گویند که من از خدا جایزه می گیرم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۰۲
امیرمهدی ایقانی

 مادر شهیدان عبادی نقل میکنه:  شهید حسین عبادی تو یکی از روزها برا نیروها غذا میبرده میبینه جند تا عراقی دارن میان -اون موقع هنوز به ایشون اسلحه نداده بودن -شهید عبادی خودشو به مردن میزنه عراقی ها میان چند تا لگد بهش میزنن و میرن بعد شهید عبادی پا میشه و میزنه به فرار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۴۹
امیرمهدی ایقانی

مادر شهیدان عبادی نقل می کنه:  شهید حسین عبادی در یکی از روز ها 9 تا عراقی رو اسیر کرده بود با اون جسه کوچکش سالش یادش نبود اما 14 ساله بود که شهید شد(الان بچه های چهارده ساله ما جرات ندارن تنهایی برن بیرون )

52495591031650618994.jpg


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۴۶
امیرمهدی ایقانی

 خاطره ای از مادر شهیدان عبادی

حاج خانم مشک زاد  تعریف میکنه که پدر شهیدان عبادی قبل شهادت حسین عبادی یک خواب میبینه ،خواب میبینه که  تو یک مجلسی بوده و دم در ایستاده بوده و یک سید نورانی و خوش سیماای به ایشان نزدیک میشه و یک شی خاصی رو به ایشون میده و میگه به شما دو تا از اینها میدهم چون شما پدر دو شهید هستین . حاج آقا عبادی بعد این خواب مادر خانمشو صدا میکنه و میگه که دخترتنو بفرستین اردبیل تا اینجا نباشه چون اکبر هم شهید خواهد شد و من خوابم رو دیدم و این اتفاق خواهد افتاد اما بعد چند روز خبر میرسه که  حسین شهید شده نه  اکبرآقای عبادی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۴۲
امیرمهدی ایقانی

شهید حسن عبادی تو وصیت نامه اش وصیت کرده بود که بعد شهادت خونه رو تزیین کنید که روز عروسی من روز شهادت منه

76.jpg

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۳۹
امیرمهدی ایقانی

8745452222 (1).jpg

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۳۸
امیرمهدی ایقانی

برادر شهیدان عبادی میگفت  حسن دوست داشت گمنامانه فعالیت کنه -تو سپاه کرج همه میشناختنش برا همین رفت کردستان


FILE067.JPG

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۳۷
امیرمهدی ایقانی

 مادر شهیدان عبادی می گفت تشیع جنازه  حسن بود اون زمان جلوی شهدا گوسفند قربانی میکردن. اما وضع مالی ما خوب نبود تا قربانی کنیم.روز تشییع جنازه یه حاجی هم از مکه اومده بود وقتی تشییع جناز رو دیده بود .گفته بود گوسفندا رو جلوی شهید قربانی بکنید حدود ده تا گوسفند جلوی پیکر شهید حسن عبادی قربانی شد.


ebadie (5).jpg

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۳۶
امیرمهدی ایقانی

 روز تشییع جنازه شهید حسن عبادی هوا خیلی گرم بود و دسته های عزاداری و سینه زنی کوچه رو پر کرده بود از تهران و شهرستان هم اومده بودن یکهو یه تکه ابر اومد بالای سر عزادارا و باران شروع کردن به باریدن با این اتفاق صدای گریه همه بلند شد.


22.jpg

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۳۴
امیرمهدی ایقانی



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۳۱
امیرمهدی ایقانی

من به آمار زمین مشکوکم اگر شهر پر از آدمهاست *پس چرا یوسف زهرا تنهاست..


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۱۶
امیرمهدی ایقانی

48.jpg


بعد شهادت  حسین عبادی وقتی میخواستن پیکر مطهرش رو زیر پاهای برادرش حسن دفن کنن- وقتی قبر رو کندن قسمتی از دیواره قبر  حسن فرو ریخت و پیکر مطهر شهیدحسن عبادی دیده شد خون کفن تازه بود و  با چهره ای آرام آنجا دراز کشیده بود گویی تازه شهید شده نه چهار سال قبل


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۰۲:۱۳
امیرمهدی ایقانی

مراقــب " بار آخـر " هایـی باشیــم که " بار آخرتمان " را سنگین می کند.....

1391628430992070_large.jpg

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۰۲:۰۲
امیرمهدی ایقانی

گاهی باید بی رحم بود. نه با دوست، نه با دشمن، که با خودت و چه بزرگت می کند آن سیلی که خودت می خوابانی بر صورتت...........

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۰۲:۰۰
امیرمهدی ایقانی


دلم کمی "قدیم" میخواهد و آدمهایش را که همه یکرنگ بودند! یاسفید بودند یا سیاه... آدمهای این روزگار که همه هزاررنگ شده اند!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۵۹
امیرمهدی ایقانی

خدایا......نـه پــلاکـــ ِ شناسایـــی دارم ، و نه رمــــز ِ شب را میـدانم ، و نه راه ِ برگشــت را می شناســـم! آواره میـان ِ خط ِ مقـدمی که دور تا دورم را میـــدان میــــن گـــرفته است ... تـــو به دادم نــرسی ... مــــی روم از دســـت....!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۵۷
امیرمهدی ایقانی


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۵۱
امیرمهدی ایقانی

امشب شبی است که فردای آن،عروج آسمانی مردی را نظاره کرده است که مکتب خمینی را با نثری دلکش و نوایی گوش نواز تفسیر کرده است.ولی صد افسوس که امروز،در زیر هجوم آتش سلاحی مدفون شده است که روزی در دست خودِ او بود و با آن نهضت خون را به تصویر می کشید.شهادتش بر همگان تسلیت...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۰۱:۵۰
امیرمهدی ایقانی