باز باران بی ترانه
يكشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۸:۰۱ ب.ظ
باز باران بی ترانه
دیدن یک جمعه بی تو دور گشتم یا که نزدیک …
توی رویاهای قلبم دیدم او را …
یک سوار بی قرینه …
آمد از سمت مدینه …
چشم پر اشک و به دستش پرچمی با نام زهرا …
زیر لب این ناله دارد :
آمدم تا انتقام "سیلی مـــادر" بگیرم
.
دیدن یک جمعه بی تو دور گشتم یا که نزدیک …
توی رویاهای قلبم دیدم او را …
یک سوار بی قرینه …
آمد از سمت مدینه …
چشم پر اشک و به دستش پرچمی با نام زهرا …
زیر لب این ناله دارد :
آمدم تا انتقام "سیلی مـــادر" بگیرم
.

۹۴/۰۲/۱۳