فرار از زندان (ماجراهای جالب آقوی همساده)
يكشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۰۹ ب.ظ

آقو ما یه بار تو یکی از زندان های آمریکا بودیم…یه پسریم اوجا بود بهش میگفتن مایکل…آقو ای پسرو نقشه زندانو رو تنش خالکوبی کرده بود میگفت من شمارو فراری میدم…گفتیم خب خدارو شکر بالاخره در میریم آقو از شانس ما شب قبل فرار ای پسرو آبله مرغون گرفت همه تنش پر جوش شد نقشه ی رو تنش قاطی پاطی شد از تو زندان تونل زدیم از وسط کاخ سفید سر در آوردیم!ها ها ها…ینی چنان ضایع شدیما…400سال دیگه حبس واسمون بریدن…36بارم به اعدام محکوم شدیم! کلاٌ دوستان هرچی کینه از مسئولین عزیز ایران تو دلشون بود رو تو سرنوشت ما پیاده کردن!
۹۳/۰۱/۳۱
شخصیت جالبی داره با اون خاطرات عجیبش