چارلی چاپلین می گوید: با پدرم سیرک رفته بودیم توی صف خرید بلیط زن وشوهری با چهار فرزندشان جلوی ما بودند
که با هیجان زیادی در مورد شعبده بازی هایی که قرار بود ببینند، صحبت می کردند.
وقتی به باجه بلیط فروشی رسیدند، متصدی باجه، قیمت بلیط ها را به آنها اعلام کرد.
ناگهان رنگ صورت مرد تغییرکرد و نگاهی به همسرش انداخت. معلوم بود که مرد پول کافی نداشت و نمی دانست چه بکند و به بچه هایی که با آن علاقه پشت او ایستاده بودند چه بگوید.ناگهان پدرم دست در جیبش برد و یک اسکناس صد دلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت. سپس خم شد و پول را از زمین برداشت به شانه مرد زد و گفت: ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد! مرد که متوجه موضوع شده بود، همان طور که بهت زده به پدرم نگاه می کرد گفت: متشکرم آقا.
مرد شریفی بود ولی در آن لحظه برای اینکه پیش بچه ها شرمنده نشود، کمک پدرم را قبول کرد.
بعد از این که آنها داخل سیرک شدند، من و پدرم آهسته از صف خارج شدیم و به طرف خانه برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری افتخار کردم.
آن سیرک زیباترین سیرکی بود که به عمرم نرفته بودم .
"ثروتمند زندگی کنیم به جای آنکه ثروتمند بمیریم"
یک مادر بزرگی بودکه میگفت: رهبر خوبه
میگفتیم :عزیز چرا؟
خیلی ساده اما یک جواب
دندانشکن میگفت: رهبر مثل صاحب خونه میمونه
ولی رییس جمهور
مثل مستاجره?
هر چهار 4سال باید جاش رو عوض کنه.
پسرم
همیشه صاحب خونه
به فکر خونشه
اما مستاجرهیچوقت بفکر خونه ای که نشسته نیست چون مال خودش نیست و دلش نمیسوزه
اللهم احفظ قائدنا الإمام الخامنه ای
بهم گفتن گلتُ آب برده،دیگه تنها شدى برا همیشه
کسى که دلشو زده به دریا،به این راحتیا پیدا نمیشه
بهم گفتن گلتُ آب برده،کسى از جاىِ اون خبر نداره
دیگه باید بشینى تا یه روزى،که دریا پرپرش رو پس بیاره
حالا میگن تورو با دسته بسته،تورو زنده زنده خاک کردن
نمیدونى که مادر چى کشیدم،منو با این خبر هلاک کردن
بگو اون لحظه که پراتُ بستن،چرا مادر منو صدا نکردى
تویى که قصد برنگشتن نداشتى،تو که پشت سرتُ نگا نکردى
بگو تا داغِ تازم تازه تر شه،بهت لحظه آخر آب دادن؟
آخه مادر براىِ تو بمیره،که اینجورى تو رو عذاب دادن
برا عکسات رو پام لالایى خوندم،شباى بى کسى و بى قرارى
کى جرأت کرده دستاتُ ببنده؟بمیرم تو مگه مادر ندارى؟
بهم برخورده مادر،بغض دارم،قسم خوردم دیگه دریا نمیرم
قسم خوردم گلم مثلِ خودِ تو،منم با دستاىِ بسته بمیرم
پُره حرفم پُره دردم عزیزم،ولى آغوش من امنِ هنوزم
بذار دستاتُ وا کنم عزیزم،تو آغوشِ تو راحت تر بسوزم
پیام رهبر معظم انقلاب درپی تشییع باشکوه پیکر مطهر شهدا با حضور حماسی
مردم تهران/رهبر انقلاب:صلوات خدا بر شهیدان مظلوم غواص که با حضور خود این
فروغ خاموش نشدنی را مدد رساندند/تشییع این دردانه های به میهن بازگشته از
به یادماندنی ترین حوادث انقلاب است (۱۳۹۴/۰۳/۲۶ - ۲۲:۴۵)
در پی تشییع باشکوه و غیرتمندانه ی پیکر مطهر 270 شهید دوران دفاع مقدس با
حضور پرشکوه و حماسی مردم تهران، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب
اسلامی پیام تقدیر و سپاس صادر کردند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
صلوات و سلام خدا بر شهیدان عزیز که مشعل توحید را با ایثار خود بر فراز
میهن اسلامی برافروختند. و صلوات و تحیات خدا بر شهیدان مظلوم غواص که با
ظهور و حضور خود این فروغ خاموش نشدنی را مدد رساندند و پرچم یادهای عزیز و
گرانبها و ذخیره های معنوی امت را با شکوهی هر چه تمام تر در کشور
برافراشتند.
سلام بر دستهای بسته و پیکرهای ستم دیده شما و سلام بر ارواح طیبه و به
رضوان الهی، بال گشوده ی شما. سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطّر
و جان زندگان را سیراب کردید. و سپاس بی پایان پروردگار حکیم و مهربان را
که در لحظه های نیاز این ملّت خداجوی و خداباور، بشارتهای تردید ناپذیر را
بر دلهای بیدار نازل می فرماید و غبارها را می زداید. و سلام بر شما ملّت
بزرگ، وفادار، آگاه و مسئولیت پذیر که خطاب لطیف الهی را به درستی می
شناسید و می نیوشید و پاسخ می گویید. حضور پرمضمون امروز شما در تشییع این
دردانه های به میهن بازگشته یکی از به یادماندنی ترین حوادث انقلاب است.
رحمت خدا بر شما.
و سپاس بی حد از خدای مالک دلها و سلام بی پایان بر حضرت بقیه الله روحی فداه که صاحب این ثروت عظیم است.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
سید علی خامنه ای
26 خرداد 1394